سکوت برای من نمرده است
خوابیدن لحظه هایی ست
که گاه می اندیشیدم
برای من سکوت یک ترانه است
صدای بیکران یک پرنده است
طنین دلنشین یک نگاه
و شاید . . . پرواز واژه ها
سکوت روشنایی ستاره هاست
سکوت من کودک است
سکوت من گاه ساز می زند
و گاه به بهانه های ساده کوک می شود
سکوت من اشک را دوست دارد ، لبخند را ، تنهایی را
برگ را
سکوت من موسیقی قطره های باران را می شناسد
وزش باد را می فهمد
جاذبه را درک می کند
سکوت من تنهاست
سکوت من آزاد است
مثل نسیم در بن خاک
سکوت من استراحت حرف هایی ست که
واژگان اندامش خستگی را لمس کرده اند
و شاید دلتنگ شده اند
سکوت پاک است
سکوت نفس می کشد
و نفسی را کشته است
سکوت با چشم ها پیوند دارد
و سال هاست عشق را حس کرده است
و سال هاست آرامش را به ذرات هدیه داده است
سکوت راز دار است
و سال هاست دنیای راز را
درون عضلات قلبش حفظ کرده است
سکوت شعر است
با ابیاتی که شاید هیچ کس نشنیده باشد
سکوت عبور یک رهگذر از جاده ی تخیل است
سکوت راه رفتن
و شنیدن خش خش برگ های افکار است
سکوت شاخه ی تصور است
رد پای سایه های رازهای خفته است
سکوت دیدن برگ ها و شاخه ها
و لمس تنهایی خود کنار یک پنجره است
سکوت شاید یک بهانه است
برای انگشتان یک دست
برای قلم , کاغذ
اندیشیدن
و سپیدی لوح وجود
شاید سکوت تنها یک بهانه بود
برای سرودن یک شعر
شاعر : ریحانه آبایی دانشجویی روانشناسی