وقتی که نیست آیینه از سنگ می شود

حتی سکوت عقربه ها زنگ می شود

انگار ساز دلم کوک کوک نیست

در هر نبودنش چه بد آهنگ می شود

دلشوره ای عجیب درونم نهفته است

وقتی که دل برای دلش تنگ می شود

آیا کسی برای دست و دلم شانه می شود

یا اینکه پای سالم من لنگ می شود

گفتی درون قلب تو جز من کسی نبود

هر کس دروغ بگوید به خدا سنگ می شود

محمد رضا خوانساری1391

در مورد سروتونین چقدر می دانید

پژوهشهای فیزیولوژیکی که روانشناسی نوین را تحرک بخشید و به آن جهت داد، دست آورد اواخر قرن نوزدهم است. کوشش در این زمینه نیز مانند همه زمینه‌های دیگر پیشینه خودش را داشت، یعنی کارهای اولیه‌ای که زیر بنای فیزیولوژی قرار گرفتند. فیزیولوژی در خلال سالهای دهه 1830 به صورت یک رشته علمی مبتنی بر آزمایش در آمد و این کار در وهله نخست تحت نفوذ یوهانی مولد فیزیولوست آلمانی که از بکار بستن روشهای آزمایشی در فیزیولوژی جانب داری می‌کرد، صورت پذیرفت

عضله قلبی – قلب به عنوان يک پمپ

از لحاظ آناتومي قلب اندامی است  چهار حفره ای که از دو دهليز و دو بطن تشكيل شده است . دهليز ها مجاري ورودي بطن ها بوده و به حركت کامل خون  به بطن ها كمك مي كنند . بطن ها نيز نيروي اصلي را براي گردش خون سيستميك وريوي تامين مي كنند .

قلب دارای دو پمپ جداگانه است : يک قلب راست که خون را به داخل ريه ها تلمبه می زند و يک قلب چپ که خون را در اندامهای محيطی تلمبه می زند .

اشک مایعی است که با فرآیند ایجاد آن در چشم ها

تولید می گردد. وظایف اشک شامل تمیز کردن و شستشوی سطح چشم، ضد عفونی کردن چشم ها، لغزنده کردن چشم ها برای حرکت آسان کره چشم و پلک ها، جلوگیری از خشک شدن چشم ها و پلک ها، ایجاد ارتباط میان انسان ها، دفع مواد تجمع یافته در چشم ها و پاسخی به استرس می باشد.
فقدان اشک باعث ایجاد سوزش، خارش و قرمزی در چشم ها، احساس وجود شن در چشم ها، حساسیت به نور، از دست رفتن شفافیت قرنیه، ایجاد زخم در قرنیه، عفونت های مکرر و شدید چشم ها، خشکی چشم ها و در نهایت نابینایی می گردد.
فیلم (پرده) اشک از سه لایه مجزا تشکیل یافته است:

دوپامین نوعی پیام رسان عصبی از نوع کاتکولامین است که در بیشتر مهره داران و بیمهرگانوجود دارد و نقش بازدارندگی دارد.

معمولا این طور تصور می‌شود که تستوسترون مردم را پرخاشگر می‌کند، ‌اما پژوهشگران این عقیده را زیر سوال برده‌اند. گروهی در سوییس نشان داده‌اند که وقتی افراد بخواهند از موقعیت اجتماعی‌شان دفاع کنند، ‌این هورمون باعث می‌شود که منصفانه‌تر رفتار کنند.

کار غده هيپوفيز چيست؟

هيپوفيز، يکي از غده‌هاي موجود در بدن ما است که شبيه يک فندق مي باشد، اما همين غده کوچک فندقي، کارهاي مهم و حياتي زيادي را در بدن ما مديريت مي‌کند.

هيپوفيز در کجا قرار دارد؟

هيپوفيز غده کوچکي است در زير مغز و درون حفره استخوان شب پره که 0/5 تا 1/5 گرم وزن دارد. از نظر جنيني داراي منشا دو گانه عصبي و سلول‌هاي پوششي است.

اين غده شامل دو قسمت است: بخش قدامي و بخش خلفي.

بخش قدامي

اين بخش ساختمان غده اي دارد.

نورون ها در درون خود دارای اجزای داخلی بسیاری هستند. مانند پروتئین ها که اغلب در جسم سلولی تولید شده و از بین اسکلت سلولی عبور میکنند. برآمدگی های کوچکی که از دندریت ها بیرون می زنند را خارهای دندریتی dendritic spines() می نامند. در محل این برآمدگی ها بیشتر اتصالات به آکسون ها برقرار می شود. پروتئین هایی که به نخاع منتقل می شوند برای ایجاد و حفظ فعالیت نورون ها بسیار مهم می باشند. این پروتئین ها مرتبا توسط پروتئین های جدید جایگزین می شوند. تمام این فعالیت های مستلزم مصرف انرژی و سوخت است که توسط کارخانه های انرژی درون سلول (میتوکندری) تامین می گردد. پایانه های آکسون ها نیز می توانند تحت تاثیر فاکتورهای رشد growth factors() قرار گیرند. این فاکتورها در محل پایانه های آکسونی به داخل سلول وارد شده و به جسم سلولی رسانده می شوند و در آنجا می توانند از طریق تاثیر بر میزان بیان ژن های نورون ها بر ساخت پروتئین های جدید تاثیر داشته باشند.

فيزيولوژی قلب :

فعاليت الکتريکی قلب نتيجه حرکت يونها ( ذرات باردار مثل سديم ، پتاسيم و کلسيم ) از خلال غشاء سلولی است . سلولهای عضله قلب در هنگام استراحت قطبی ( پلاريزه ) هستند . به اين معنی که اختلاف الکتريکی بين داخل غشاء (دارای بار منفی ) و خارج غشاء ( دارای بار مثبت ) وجود دارد . دوره قلبی با آزاد شدن موج تحريک قلبی آغاز مرحله غير قطبی شدن با دپلاريزاسيون شروع می شود در اين حالت قابليت نفوذ غشاء سلول تغيير     می کند و يونها از خلال آن عبور می نمايد .

با جابجايی يونها به داخل سلول بار الکتريکی مثبت پيدا می کند و به دنبال دپلاريزاسيون عضله منقبض می شود . سلول عضله قلبی به طورطبيعی وقتی سلول مجاور دپلاريزه باشد دچار دپلاريزاسيون می شود (ولی حالت دپلاريزاسيون ممکن است توسط تحريك الکتريکی از خارج نيز بوجود بيايد. به اين ترتيب دپلاريزاسيون کافی در يک سلول سيستم هدايت باعث دپلاريزاسيون تمام ميوکارد می شود . با بازگشت سلول به حالت ابتدايی ، رپلاريزاسيون ايجاد می شود (بار منفی داخل سلول بيشتر می شود ) که با انبساط عضله قلبی مطابقت دارد .
قابليت نفوذ غشاء سلول در مرحله دپلاريزاسيون نسبت به يونهای خاصی ( سديم ، کلر ، کلسيم ، پتاسيم ) تغيير می کند . يکی از اين تغييرات مربوط به افزايش نفوذ پذيری غشاء نسبت به يون کلسيم است که امکان جذب مقدار بيشتری کلسيم به داخل سلول را فراهم می کند . افزايش غلظت کلسيم داخل سلولی باعث کوتاهی الياف عضلانی و ايجاد انقباض می شود . پس از مدت کوتاهی ولتاژ غشاء به مقدار اوليه خود می رسد ، کلسيم های اضافی داخل سلول از آن خارج می شود و سلول به وضعيت استراحت وارد می شود . اين واکنش متقابل بين ولتاژ غشاء و انقباض عضله را واکنش متقابل الکتريکی – مکانيکی می نامند .